باب چهارم-تجدید نظر مواد 326 الی 365
باب چهارم - تجدیدنظر
فصل اول - احکام و قرارهای قابل نقض و تجدیدنظر
ماده 326 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در موارد زیر نقض میگردد:
الف - قاضی صادرکننده رأی متوجه اشتباه خود شود.
ب - قاضی دیگری پی به اشتباه رأی صادره ببرد بهنحوی که اگر به قاضی صادرکننده رأی
تذکر دهد، متنبه شود.
ج - دادگاه صادرکننده رأی یا قاضی، صلاحیت رسیدگی را نداشتهاند و یا بعداً کشف شود
که قاضی فاقد صلاحیت برای رسیدگی بوده است.
تبصره 1 - منظور از قاضی دیگر مذکور در بند (ب) عبارت است از رئیس دیوان عالی
کشور، دادستان کل کشور، رئیس حوزه قضایی و یا هرقاضی دیگری که طبق مقررات قانونی
پرونده تحت نظر او قرار میگیرد.
تبصره 2 - درصورتیکه دادگاه انتظامی قضات تخلف قاضی را مؤثر در حکم صادره تشخیص
دهد مراتب را به دادستان کل کشور اعلام میکند تابه اعمال مقررات این ماده اقدام
نماید.
ماده 327 - چنانچه قاضی صادرکننده رأی متوجه اشتباه خود شود مستدلاً پرونده را به
دادگاه تجدیدنظر ارسال میدارد. دادگاه یادشده باتوجه بهدلیل ابرازی، رأی صادره
را نقض و رسیدگی ماهوی خواهد کرد.
ماده 328 - درصورتیکه هر یک از مقامات مندرج در تبصره (1) ماده (326) پی به
اشتباه رأی صادره ببرند با ذکر استدلال پرونده را به دادگاهتجدیدنظر ارسال
میدارند. دادگاه یادشده درصورت پذیرش استدلال تذکردهنده، رأی را نقض و رسیدگی
ماهوی مینماید والا رأی را تأیید و برای اجراءبه دادگاه بدوی اعاده مینماید.
ماده 329 - در صورتی که عدم صلاحیت قاضی صادرکننده رأی ادعا شود، مرجع تجدیدنظر
ابتدا به اصل ادعا رسیدگی و درصورت احراز، رأیرانقض و دوباره رسیدگی خواهد کرد.
فصل دوم - آرای قابل تجدیدنظر
ماده 330 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی
که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد.
ماده 331 - احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر میباشد :
الف - در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (000 000 3) ریال متجاوز
باشد.
ب - کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی.
ج - حکم راجع به متفرعات دعوا درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر
باشد.
تبصره - احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رأی یک یا چند نفر کارشناس
که طرفین کتباً رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابلدرخواست تجدیدنظر نیست
مگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رأی.
ماده 332 - قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است، درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل
درخواست تجدیدنظر باشد:
الف - قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.
ب - قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.
ج - قرار سقوط دعوا.
د - قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
ماده 333 - درصورتی که طرفین دعوا با توافق کتبی حق تجدیدنظرخواهی خود را ساقط
کرده باشند تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بودمگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی
صادرکننده رأی.
ماده 334 - مرجع تجدیدنظر آرای دادگاههای عمومی وانقلاب هر حوزهای، دادگاه
تجدیدنظر مرکز همان استان میباشد.
ماده 335 - اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند :
الف - طرفین دعوا یا وکلا و یا نمایندگان قانونی آنها.
ب - مقامات مندرج در تبصره (1) ماده (326) در حدود وظایف قانونی خود.
فصل سوم - مهلت تجدیدنظر
ماده 336 - مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و
برای اشخاص مقیم خارج از کشور دوماه از تاریخابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.
ماده 337 - هرگاه یکی از کسانیکه حق تجدیدنظرخواهی دارند قبل از انقضاء مهلت
تجدیدنظر ورشکسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید ازتاریخ ابلاغ حکم یا قرار در
مورد ورشکسته بهمدیر تصفیه و درمورد محجور به قیم و درصورت فوت به وارث یا
قائممقام یا نماینده قانونی وارث شروعمیشود.
ماده 338 - اگرسمت یکی از اشخاصی که بهعنوان نمایندگی از قبیل ولایت یا قیمومت و
یا وصایت در دعوا دخالت داشتهاند قبل از انقضای مدتتجدید نظر خواهی زایل گردد،
مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ حکم یا قرار به کسیکه بهاین سمت تعیین میشود، شروع
خواهد شد و اگر زوال این سمت بهواسطه رفع حجر باشد، مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ
ابلاغ حکم یا قرار بهکسی که از وی رفع حجر شده است، شروع میگردد.
فصل چهارم - دادخواست و مقدمات رسیدگی
ماده 339 - متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر
دادگاهصادرکننده رأی یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یابهدفتر بازداشتگاهی که
در آنجا توقیف است، تسلیم نماید.
هریک از مراجع یادشده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و
رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شمارهثبت و دادنامه به
تقدیمکننده تسلیم و در روی کلیه برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید کند.
این تاریخ، تاریخ تجدیدنظر خواهی محسوبمیگردد.
تبصره 1 - درصورتی که دادخواست بهدفتر مرجع تجدیدنظر یا بازداشتگاه داده شود به
شرح بالا اقدام و دادخواست را بهدادگاه صادرکننده رأیارسال میدارد.
چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی
پس از تکمیل آن، پرونده را ظرف دو روز بهمرجع تجدیدنظرارسال میدارد.
تبصره 2 - درصورتی که دادخواست خارج از مهلت داده شود و یا در مهلت قانونی رفع
نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادرکننده رأی بدویرد میشود.
این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است، رأی
دادگاه تجدیدنظر قطعی است.
تبصره 3 - دادگاه باید ذیل رأی خود، قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رأی و مرجع
تجدیدنظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود که اگررأی دادگاه قابل
تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام کند، هریک از طرفین درخواست تجدیدنظر
نماید.
ماده 340 - درصورتی که در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر به مراجع مذکور در ماده
قبل تقدیم نشده باشد، متقاضی تجدیدنظر با دلیل و بیانعذر خود تقاضای تجدیدنظر را
به دادگاه صادرکننده رأی تقدیم مینماید. دادگاه مکلف است ابتدا به عذر عنوانشده
که بهموجب عدم تقدیم دادخواستدر مهلت مقرر بوده رسیدگی و درصورت وجود عذر موجه
نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم مینماید.
تبصره - جهات عذر موجه همان موارد مذکور در ذیل ماده (306) میباشد.
ماده 341 - در دادخواست باید نکات زیر قید شود:
1 - نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خواه و وکیل او درصورتی
که دادخواست را وکیل داده باشد.
2 - نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده.
3 - حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
4 - دادگاه صادرکننده رأی.
5 - تاریخ ابلاغ رأی.
6 - دلایل تجدید نظر خواهی.
ماده 342 - هرگاه دادخواست دهنده عنوان قیمومت یا ولایت یا وصایت یا وکالت یا
مدیریت شرکت و امثال آنرا داشته باشد، باید رونوشت یاتصویر سندی را که مُثبِت سمت
او میباشد، پیوست دادخواست نماید.
ماده 343 - دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دونسخه و درصورت متعدد بودن طرف
بهتعداد آنها بعلاوه یک نسخه باشد.
ماده 344 - اگر مشخصات تجدیدنظر خواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد که
دادخواست دهنده چه کسی میباشد یا اقامتگاه او معلومنباشد و قبل از انقضای مهلت،
دادخواست تکمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یادشده بهموجب قرار
دادگاهی که دادخواست رادریافت نموده رد میگردد. این قرار نسبت به اصحاب دعوا ظرف
ده روز از تاریخ الصاق به دیوار دادگاه قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر، خواهد
بود.
تبصره - مهلت مقرر دراین ماده و ماده (336) شامل موارد نقض مذکور درماده (326)
نخواهد بود.
ماده 345 - هر دادخواستی که نکات یادشده دربندهای (2، 3، 4، 5 و 6) ماده (341) و
مواد (342) و (343) در آن رعایت نشده باشد به جریاننمیافتد و مدیر دفتر دادگاه
بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست، نقایص را بهطور تفصیل بهدادخواستدهنده
بهطور کتبی اطلاع داده و ازروز ابلاغ ده روز بهاو مهلت میدهد که نقایص را رفع
کند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید، در غیراینصورت برابر
تبصره (2)ماده (339) اقدام خواهد شد.
ماده 346 - مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست و ضمائم آن
و یا پس از رفع نقص، یک نسخه از دادخواست وپیوستهای آن را برای طرف دعوا
میفرستد که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یادشده اعم از
این که پاسخی رسیده یانرسیده باشد، پرونده را بهمرجع تجدیدنظر میفرستد.
ماده 347 - تجدیدنظرخواهی از آرای قابل تجدیدنظر که در قانون احصاء گردیده مانع
اجرای حکم خواهد بود، هرچند دادگاه صادرکننده رأی آن راقطعی اعلام نموده باشد مگر
در مواردی که طبق قانون استثناء شده باشد.
فصل پنجم - جهات تجدیدنظر
ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است :
الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه .
ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رأی
ه- ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی.
تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده بهعمل
آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر بهآن جهت هم رسیدگی مینماید.
ماده 349 - مرجع تجدیدنظر فقط به آنچه که مورد تجدیدنظرخواهی است و در مرحله
نخستین موردحکم قرار گرفته رسیدگی مینماید.
ماده 350 - عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر
قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رأی در مرحلهتجدیدنظر نخواهد بود. در این موارد
دادگاه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار میکند که ظرف ده روز از تاریخ
ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدامنماید. درصورت عدم اقدام و همچنین درصورتی که سمت
دادخواستدهنده محرز نباشد دادگاه رأی صادره را نقض و قرار رد دعوای بدوی را
صادرمینماید.
ماده 351 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر در رأی بدوی غیراز اشتباهاتی از قبیل اعداد،
ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین و یا از قلمافتادگی در آنقسمت از خواسته که
بهاثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رأی، آن را تأیید خواهد کرد.
ماده 352 - هرگاه دادگاه تجدیدنظر، دادگاه بدوی را فاقد صلاحیت محلی یا ذاتی
تشخیص دهد رأی را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسالمیدارد.
ماده 353 - دادگاه تجدیدنظر در صورتیکه قرار مورد شکایت را مطابق با موازین
قانونی تشخیص دهد، آن را تأیید میکند. درغیر اینصورت پس ازنقض، پرونده را برای
رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت میدهد.
ماده 354 - قرار تحقیق و معاینه محل در دادگاه تجدیدنظر توسط رئیس دادگاه یا به
دستور او توسط یکی از مستشاران شعبه اجرا میشود وچنانچه محل اجرای قرار در شهر
دیگر همان استان باشد دادگاه تجدیدنظر میتواند اجرای قرار را از دادگاه محل
درخواست نماید و در صورتی که محلاجرای قرار در حوزه قضایی استان دیگر باشد با
اعطای نیابت قضایی به دادگاه محل، درخواست اجرای قرار را خواهد نمود.
تبصره - در مواردی که مبنای رأی دادگاه فقط گواهی گواه یا معاینه محل باشد توسط
قاضی صادر کننده رأی انجام خواهد شد مگر این که گزارشمورد وثوق دادگاه باشد.
ماده 355 - درصورتی که دادگاه تجدیدنظر قرار دادگاه بدوی را در مورد رد یا عدم
استماع دعوا بهجهت یادشده در قرار، موجه نداند ولی به جهاتقانونی دیگر دعوا را
مردود یا غیر قابل استماع تشخیص دهد، در نهایت قرار صادره را تأیید خواهد کرد.
ماده 356 - مقرراتی که در دادرسی بدوی رعایت میشود در مرحله تجدیدنظر نیز جاری
است مگر این که بهموجب قانون ترتیب دیگری مقرر شدهباشد.
ماده 357 - غیر از طرفین دعوا یا قائممقام قانونی آنان، کس دیگری نمیتواند در
مرحله تجدیدنظر وارد شود، مگر در مواردیکه قانون مقررمیدارد.
ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، رأی
دادگاه بدوی را نقض و رأی مقتضی صادر مینماید.درغیر اینصورت با رد درخواست و
تأیید رأی، پرونده را بهدادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.
ماده 359 - رأی دادگاه تجدیدنظر نمیتواند مورد استفاده غیر طرفین تجدیدنظر خواهی
قرار گیرد، مگر در مواردی که رأی صادره قابل تجزیه وتفکیک نباشد که در اینصورت
نسبت به اشخاص دیگر هم که مشمول رأی بدوی بوده و تجدیدنظرخواهی نکردهاند، تسری
خواهد داشت.
ماده 360 - هرگاه در تنظیم و نوشتن رأی دادگاه تجدیدنظر، سهو یا اشتباهی رخ دهد
همان دادگاه با رعایت ماده (309) آن را اصلاح خواهد کرد.
ماده 361 - تنظیم دادنامه و ابلاغ آن به ترتیب مقرر در مرحله بدوی میباشد.
ماده 362 - ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود ولی موارد زیر ادعای
جدید محسوب نمیشود:
1 - مطالبه قیمت محکومبه که عین آن، موضوع رأی بدوی بوده و یا مطالبه عین مالی که
قیمت آن در مرحله بدوی مورد حکم قرار گرفته است.
2 - ادعای اجاره بهاء و مطالبه بقیه اقساط آن و اجرتالمثل و دیونی که موعد پرداخت
آن در جریان رسیدگی بدوی، رسیده و سایر متفرعات ازقبیل ضرر و زیان که در زمان
جریان دعوا یا بعد از صدور رأی بدوی به خواسته اصلی تعلق گرفته و مورد حکم واقع
نشده یا موعد پرداخت آن بعد ازصدور رأی رسیده باشد.
3 - تغییر عنوان خواسته از اجرتالمسمی به اجرتالمثل یا بالعکس.
ماده 363 - چنانچه هریک از طرفین دعوا دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد نمایند،
مرجع تجدیدنظر، قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر راصادر مینماید.
ماده 364 - در مواردی که رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و
خوانده یا وکیل او در هیچیک از مراحل دادرسی حاضر نبوده ولایحه دفاعیه و یا
اعتراضیهای هم نداده باشند رأی دادگاه تجدیدنظر ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ
واقعی به محکومعلیه یا وکیل او قابل اعتراضو رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر
میباشد، رأی صادره قطعی است.
ماده 365 - آرای صادره درمرحله تجدیدنظر جز در موارد مقرر در ماده (326) قطعی
میباشد.
فصل اول - احکام و قرارهای قابل نقض و تجدیدنظر
ماده 326 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در موارد زیر نقض میگردد:
الف - قاضی صادرکننده رأی متوجه اشتباه خود شود.
ب - قاضی دیگری پی به اشتباه رأی صادره ببرد بهنحوی که اگر به قاضی صادرکننده رأی
تذکر دهد، متنبه شود.
ج - دادگاه صادرکننده رأی یا قاضی، صلاحیت رسیدگی را نداشتهاند و یا بعداً کشف شود
که قاضی فاقد صلاحیت برای رسیدگی بوده است.
تبصره 1 - منظور از قاضی دیگر مذکور در بند (ب) عبارت است از رئیس دیوان عالی
کشور، دادستان کل کشور، رئیس حوزه قضایی و یا هرقاضی دیگری که طبق مقررات قانونی
پرونده تحت نظر او قرار میگیرد.
تبصره 2 - درصورتیکه دادگاه انتظامی قضات تخلف قاضی را مؤثر در حکم صادره تشخیص
دهد مراتب را به دادستان کل کشور اعلام میکند تابه اعمال مقررات این ماده اقدام
نماید.
ماده 327 - چنانچه قاضی صادرکننده رأی متوجه اشتباه خود شود مستدلاً پرونده را به
دادگاه تجدیدنظر ارسال میدارد. دادگاه یادشده باتوجه بهدلیل ابرازی، رأی صادره
را نقض و رسیدگی ماهوی خواهد کرد.
ماده 328 - درصورتیکه هر یک از مقامات مندرج در تبصره (1) ماده (326) پی به
اشتباه رأی صادره ببرند با ذکر استدلال پرونده را به دادگاهتجدیدنظر ارسال
میدارند. دادگاه یادشده درصورت پذیرش استدلال تذکردهنده، رأی را نقض و رسیدگی
ماهوی مینماید والا رأی را تأیید و برای اجراءبه دادگاه بدوی اعاده مینماید.
ماده 329 - در صورتی که عدم صلاحیت قاضی صادرکننده رأی ادعا شود، مرجع تجدیدنظر
ابتدا به اصل ادعا رسیدگی و درصورت احراز، رأیرانقض و دوباره رسیدگی خواهد کرد.
فصل دوم - آرای قابل تجدیدنظر
ماده 330 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی
که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد.
ماده 331 - احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر میباشد :
الف - در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (000 000 3) ریال متجاوز
باشد.
ب - کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی.
ج - حکم راجع به متفرعات دعوا درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر
باشد.
تبصره - احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رأی یک یا چند نفر کارشناس
که طرفین کتباً رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابلدرخواست تجدیدنظر نیست
مگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رأی.
ماده 332 - قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است، درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل
درخواست تجدیدنظر باشد:
الف - قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.
ب - قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.
ج - قرار سقوط دعوا.
د - قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
ماده 333 - درصورتی که طرفین دعوا با توافق کتبی حق تجدیدنظرخواهی خود را ساقط
کرده باشند تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بودمگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی
صادرکننده رأی.
ماده 334 - مرجع تجدیدنظر آرای دادگاههای عمومی وانقلاب هر حوزهای، دادگاه
تجدیدنظر مرکز همان استان میباشد.
ماده 335 - اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند :
الف - طرفین دعوا یا وکلا و یا نمایندگان قانونی آنها.
ب - مقامات مندرج در تبصره (1) ماده (326) در حدود وظایف قانونی خود.
فصل سوم - مهلت تجدیدنظر
ماده 336 - مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و
برای اشخاص مقیم خارج از کشور دوماه از تاریخابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.
ماده 337 - هرگاه یکی از کسانیکه حق تجدیدنظرخواهی دارند قبل از انقضاء مهلت
تجدیدنظر ورشکسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید ازتاریخ ابلاغ حکم یا قرار در
مورد ورشکسته بهمدیر تصفیه و درمورد محجور به قیم و درصورت فوت به وارث یا
قائممقام یا نماینده قانونی وارث شروعمیشود.
ماده 338 - اگرسمت یکی از اشخاصی که بهعنوان نمایندگی از قبیل ولایت یا قیمومت و
یا وصایت در دعوا دخالت داشتهاند قبل از انقضای مدتتجدید نظر خواهی زایل گردد،
مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ حکم یا قرار به کسیکه بهاین سمت تعیین میشود، شروع
خواهد شد و اگر زوال این سمت بهواسطه رفع حجر باشد، مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ
ابلاغ حکم یا قرار بهکسی که از وی رفع حجر شده است، شروع میگردد.
فصل چهارم - دادخواست و مقدمات رسیدگی
ماده 339 - متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر
دادگاهصادرکننده رأی یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یابهدفتر بازداشتگاهی که
در آنجا توقیف است، تسلیم نماید.
هریک از مراجع یادشده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و
رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شمارهثبت و دادنامه به
تقدیمکننده تسلیم و در روی کلیه برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید کند.
این تاریخ، تاریخ تجدیدنظر خواهی محسوبمیگردد.
تبصره 1 - درصورتی که دادخواست بهدفتر مرجع تجدیدنظر یا بازداشتگاه داده شود به
شرح بالا اقدام و دادخواست را بهدادگاه صادرکننده رأیارسال میدارد.
چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی
پس از تکمیل آن، پرونده را ظرف دو روز بهمرجع تجدیدنظرارسال میدارد.
تبصره 2 - درصورتی که دادخواست خارج از مهلت داده شود و یا در مهلت قانونی رفع
نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادرکننده رأی بدویرد میشود.
این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است، رأی
دادگاه تجدیدنظر قطعی است.
تبصره 3 - دادگاه باید ذیل رأی خود، قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رأی و مرجع
تجدیدنظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود که اگررأی دادگاه قابل
تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام کند، هریک از طرفین درخواست تجدیدنظر
نماید.
ماده 340 - درصورتی که در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر به مراجع مذکور در ماده
قبل تقدیم نشده باشد، متقاضی تجدیدنظر با دلیل و بیانعذر خود تقاضای تجدیدنظر را
به دادگاه صادرکننده رأی تقدیم مینماید. دادگاه مکلف است ابتدا به عذر عنوانشده
که بهموجب عدم تقدیم دادخواستدر مهلت مقرر بوده رسیدگی و درصورت وجود عذر موجه
نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم مینماید.
تبصره - جهات عذر موجه همان موارد مذکور در ذیل ماده (306) میباشد.
ماده 341 - در دادخواست باید نکات زیر قید شود:
1 - نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خواه و وکیل او درصورتی
که دادخواست را وکیل داده باشد.
2 - نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده.
3 - حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
4 - دادگاه صادرکننده رأی.
5 - تاریخ ابلاغ رأی.
6 - دلایل تجدید نظر خواهی.
ماده 342 - هرگاه دادخواست دهنده عنوان قیمومت یا ولایت یا وصایت یا وکالت یا
مدیریت شرکت و امثال آنرا داشته باشد، باید رونوشت یاتصویر سندی را که مُثبِت سمت
او میباشد، پیوست دادخواست نماید.
ماده 343 - دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دونسخه و درصورت متعدد بودن طرف
بهتعداد آنها بعلاوه یک نسخه باشد.
ماده 344 - اگر مشخصات تجدیدنظر خواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد که
دادخواست دهنده چه کسی میباشد یا اقامتگاه او معلومنباشد و قبل از انقضای مهلت،
دادخواست تکمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یادشده بهموجب قرار
دادگاهی که دادخواست رادریافت نموده رد میگردد. این قرار نسبت به اصحاب دعوا ظرف
ده روز از تاریخ الصاق به دیوار دادگاه قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر، خواهد
بود.
تبصره - مهلت مقرر دراین ماده و ماده (336) شامل موارد نقض مذکور درماده (326)
نخواهد بود.
ماده 345 - هر دادخواستی که نکات یادشده دربندهای (2، 3، 4، 5 و 6) ماده (341) و
مواد (342) و (343) در آن رعایت نشده باشد به جریاننمیافتد و مدیر دفتر دادگاه
بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست، نقایص را بهطور تفصیل بهدادخواستدهنده
بهطور کتبی اطلاع داده و ازروز ابلاغ ده روز بهاو مهلت میدهد که نقایص را رفع
کند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید، در غیراینصورت برابر
تبصره (2)ماده (339) اقدام خواهد شد.
ماده 346 - مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست و ضمائم آن
و یا پس از رفع نقص، یک نسخه از دادخواست وپیوستهای آن را برای طرف دعوا
میفرستد که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یادشده اعم از
این که پاسخی رسیده یانرسیده باشد، پرونده را بهمرجع تجدیدنظر میفرستد.
ماده 347 - تجدیدنظرخواهی از آرای قابل تجدیدنظر که در قانون احصاء گردیده مانع
اجرای حکم خواهد بود، هرچند دادگاه صادرکننده رأی آن راقطعی اعلام نموده باشد مگر
در مواردی که طبق قانون استثناء شده باشد.
فصل پنجم - جهات تجدیدنظر
ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است :
الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه .
ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رأی
ه- ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی.
تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده بهعمل
آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر بهآن جهت هم رسیدگی مینماید.
ماده 349 - مرجع تجدیدنظر فقط به آنچه که مورد تجدیدنظرخواهی است و در مرحله
نخستین موردحکم قرار گرفته رسیدگی مینماید.
ماده 350 - عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر
قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رأی در مرحلهتجدیدنظر نخواهد بود. در این موارد
دادگاه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار میکند که ظرف ده روز از تاریخ
ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدامنماید. درصورت عدم اقدام و همچنین درصورتی که سمت
دادخواستدهنده محرز نباشد دادگاه رأی صادره را نقض و قرار رد دعوای بدوی را
صادرمینماید.
ماده 351 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر در رأی بدوی غیراز اشتباهاتی از قبیل اعداد،
ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین و یا از قلمافتادگی در آنقسمت از خواسته که
بهاثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رأی، آن را تأیید خواهد کرد.
ماده 352 - هرگاه دادگاه تجدیدنظر، دادگاه بدوی را فاقد صلاحیت محلی یا ذاتی
تشخیص دهد رأی را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسالمیدارد.
ماده 353 - دادگاه تجدیدنظر در صورتیکه قرار مورد شکایت را مطابق با موازین
قانونی تشخیص دهد، آن را تأیید میکند. درغیر اینصورت پس ازنقض، پرونده را برای
رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت میدهد.
ماده 354 - قرار تحقیق و معاینه محل در دادگاه تجدیدنظر توسط رئیس دادگاه یا به
دستور او توسط یکی از مستشاران شعبه اجرا میشود وچنانچه محل اجرای قرار در شهر
دیگر همان استان باشد دادگاه تجدیدنظر میتواند اجرای قرار را از دادگاه محل
درخواست نماید و در صورتی که محلاجرای قرار در حوزه قضایی استان دیگر باشد با
اعطای نیابت قضایی به دادگاه محل، درخواست اجرای قرار را خواهد نمود.
تبصره - در مواردی که مبنای رأی دادگاه فقط گواهی گواه یا معاینه محل باشد توسط
قاضی صادر کننده رأی انجام خواهد شد مگر این که گزارشمورد وثوق دادگاه باشد.
ماده 355 - درصورتی که دادگاه تجدیدنظر قرار دادگاه بدوی را در مورد رد یا عدم
استماع دعوا بهجهت یادشده در قرار، موجه نداند ولی به جهاتقانونی دیگر دعوا را
مردود یا غیر قابل استماع تشخیص دهد، در نهایت قرار صادره را تأیید خواهد کرد.
ماده 356 - مقرراتی که در دادرسی بدوی رعایت میشود در مرحله تجدیدنظر نیز جاری
است مگر این که بهموجب قانون ترتیب دیگری مقرر شدهباشد.
ماده 357 - غیر از طرفین دعوا یا قائممقام قانونی آنان، کس دیگری نمیتواند در
مرحله تجدیدنظر وارد شود، مگر در مواردیکه قانون مقررمیدارد.
ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، رأی
دادگاه بدوی را نقض و رأی مقتضی صادر مینماید.درغیر اینصورت با رد درخواست و
تأیید رأی، پرونده را بهدادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.
ماده 359 - رأی دادگاه تجدیدنظر نمیتواند مورد استفاده غیر طرفین تجدیدنظر خواهی
قرار گیرد، مگر در مواردی که رأی صادره قابل تجزیه وتفکیک نباشد که در اینصورت
نسبت به اشخاص دیگر هم که مشمول رأی بدوی بوده و تجدیدنظرخواهی نکردهاند، تسری
خواهد داشت.
ماده 360 - هرگاه در تنظیم و نوشتن رأی دادگاه تجدیدنظر، سهو یا اشتباهی رخ دهد
همان دادگاه با رعایت ماده (309) آن را اصلاح خواهد کرد.
ماده 361 - تنظیم دادنامه و ابلاغ آن به ترتیب مقرر در مرحله بدوی میباشد.
ماده 362 - ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود ولی موارد زیر ادعای
جدید محسوب نمیشود:
1 - مطالبه قیمت محکومبه که عین آن، موضوع رأی بدوی بوده و یا مطالبه عین مالی که
قیمت آن در مرحله بدوی مورد حکم قرار گرفته است.
2 - ادعای اجاره بهاء و مطالبه بقیه اقساط آن و اجرتالمثل و دیونی که موعد پرداخت
آن در جریان رسیدگی بدوی، رسیده و سایر متفرعات ازقبیل ضرر و زیان که در زمان
جریان دعوا یا بعد از صدور رأی بدوی به خواسته اصلی تعلق گرفته و مورد حکم واقع
نشده یا موعد پرداخت آن بعد ازصدور رأی رسیده باشد.
3 - تغییر عنوان خواسته از اجرتالمسمی به اجرتالمثل یا بالعکس.
ماده 363 - چنانچه هریک از طرفین دعوا دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد نمایند،
مرجع تجدیدنظر، قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر راصادر مینماید.
ماده 364 - در مواردی که رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و
خوانده یا وکیل او در هیچیک از مراحل دادرسی حاضر نبوده ولایحه دفاعیه و یا
اعتراضیهای هم نداده باشند رأی دادگاه تجدیدنظر ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ
واقعی به محکومعلیه یا وکیل او قابل اعتراضو رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر
میباشد، رأی صادره قطعی است.
ماده 365 - آرای صادره درمرحله تجدیدنظر جز در موارد مقرر در ماده (326) قطعی
میباشد.